پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
پایگاه اطلاع رسانی مسجدسلیمان
ســردیــارون بـخـتـیـاری

اگر سنگ نبشته یافت شده از عقیلی نزدیک شوشتر درست باشد که دکتر گیرشمن آنرا ترحمه کرده : از قول آنتاشکال چنین مینویسد«من آنتاشکال فرمانروای سرزمینهای آنزان آنشان وکوههای بختیاری هستم». آنتاشکال که یکی از پادشاهان ایلام بوده دوران فرمانروائیش مورد تائید باستان شناسان قرارگرفته از جمله در کتاب ایلام نوشته دکترعزت اله نگهبان باستان شناس ایرانی که در هفت تپه به کاوش پرداخته به روشنی سلسله پادشاهان ایلام را یادآوری کرده است.  اما سخن بر سر واژه بختیاری است، اگر چنین باشد که به این روشنی نام بختیاری در سنگ نوشته ذکر شده باشد طبیعی است که دیگر ما بدنبال حلقه مفقوده نخواهیم بود و یقین خواهیم داشت که نسل بختیاریها در سلسله پادشاهان ایلام میچرخد و آنان نیز مهاجرتشان از آنسوی دریای خزر روشن است.  و آریائی بودنشان نیز جامی افتد و طی تحقیقات بعمل آمده نشان میدهد که کهن ترین طایفه ای که در بختیاری میتوان روی آن پافشرد، آسترکی و بابادی است.  قدمت آسترکی بدوران آشتروک ناحونته میرسد. اگر آشتروک را یاء نسبت به آن داده باشند میشود آشتروکی واز آنجا که در گویش بختیاری همواره ش به س تبدیل میشود قطعی است که آستروکی بازمانده دوران ایلام میباشد که دربخش طایفه ها ووجه تسمیه آسترکی همین نظریه قید شده باشد.

هنگامی که کورش بزرگ منطقه را ازمادها تحویل میگیرد و در این منطقه ظاهر میشود، آئین زرتشت را مبنای پرستش ایزد قرار میدهد واین آئین تا قرن سوم هجری ادامه داشته که درآتشکده های آنزمان را درحال اشتعال دیده اند بخوبی روشن است ،واز این دوره به بعد دوره سوم دگرگونی گویش بختیای بر اساس اوستا دستخوش حوادث میشود. سخن بر سرگویش بخیتاری بر بنیاد واژه های اوستائی بود. در تحقیقات به عمل آمده مشخص شده که سه گونه عنصر،گویش بختیاری را تشکیل میدهد اول ریشه اوستائی ،دوم پارسی باستان و سوم فارسی دری ،

1- درریشه اوستائی که ما گویش بختیاری رو بر بنیاد واژه های اوستائی قرار داده ایم وتنها واژه هائی را برگزیدیم که درگویش بخیتاری عینا” مورد استفاده قراردارد.ولذا واژه هائی که ریشه بختیاری دارد که احیانا” با کمی تغییر جاری است ودربعضی از واژه ها هیچوگونه تغییری صورت نگرفته آورده ایم مثلا” چند مورد زیر را مثال میزنیم:

• هوشک : همان هوشک است که معنی خشک را میدهد hoshk

• هرد : همان خرداست که معنی خورد رامیدهد hard

• خوت : همان خوت است که معنی خودت رامیدهد khot

• همث : همان همس است که معنی همه اش را میدهد hamas

با این ترتیب می بینیم که در قلمرو گویش جای پای هیچ اختلاط و امتزاجی دیده نمیشود وآنهم به سبب کوهستانی بودن منطقه وراه نیافتن مهاجمین بیگانه در آن است .

نزدیکی پاره ای از واژگان بختیاری با زبانهای کهن

اپاریک : در زبان پهلوی معنی دفعه ف نوبت

پر perو کاربرد آن به صورت یه پر ، یه پری دشمنونت به کمی یه پر نیاهی
دشمنونت به کمین یه پرنیاهی
اپاک: در پهلوی با،در بختیاری ابا
ارس: اشک در پهلوی ، خرس، هرس، وارس در بختیاری
ارویس: رسن وطناب در پهلوی ، وریس در بختیاری
"ورسی دارم شه پیشه
هرجاونی ارسه"ازچیشان(چشم)
اسپارتن:سپردن در پهلوی و پازند،اسپاردن ،اسباردن در بختیاری
اسپک: چوب دستی کوچک در پهلوی ،سک در بختیاری چوسک می گویند.
است :astاوستایی ، پهلوی ، بختیاری یک گونه است به معنی استخوان و استودان
در پهلوی گورستان است.
اشمارتن : شمردن در پهلوی اشماردن در بختیاری و علم ریاضی در پهلوی ماریشین است.
اسکند:شکست و تباهی از مصدر شندshand اوستایی در بختیاری اشکند و شند در بختیاری ضربه به قصد شکستن که معنی زدن رو می دهد.
استت : جایگاه رفیع ، دامنه کوه اوستایی و پهلوی ، آستان و آستون در بختیاری
اشنوت:شنود پهلوی و اشنیددر بختیاری از مصدر اشنوتن پهلوی و اشنیدن بختیاری
اشنیدم تو گر هدت ویدم دین مالت
ریم نه بید ت کنم چطوره حالت
اکا:aka اوستایی زشت خو ، پلید و کسی که دچار روح اهریمنی گردد و اکومن در اوستا دارنده منش و من اهریمین و آکمه در بختیاری نفرین اهریمنی
اوست:افتاد در پهلوی وست در بختیاری ودر پازند واژه اوفتیت که معنی افتد است هم اکنون در پیرامون شهرهای دزفول و شوشتر تلفظ پازند دارد.
الوس:alos :درخشان ف سپیده ، در پهلوی الوس alos در بختیاری سیم گون و سپیدموی و زلالا را گویند.
اه ah: هست در اوستایی که ریشه هی ،هد، هه بختیاری است با توجه به دگرگونی "ه والف"اد edhi در سنسکریت که در اوستا اس وآس A s هم آمده و در بختیاری هس وهسو همان "هست" فارسی و "نه هد"یا "نید" به معنی نیست در بختیاری و در زبانهای منشعب از سنسکریت (اردو وهندی) نیت و همچنین نات N at در زبان انگلیسی.
این یا:وگرنه در پهلوی اندی در بختیاری
ایودمان: یک زمان در پهلوی یه دمون در بختیاری
"مرگ میر مهلت بده تا یه دمونی" شعر گاگریو
ایاری: همیاری در پهلوی ، اوستایی هیاری با توجه به تبدیل (الف)به (ه)
براه،بریه: درخشنده در پهلوی بر،بربر،برزیدن،برچ واسم مصدر برغشت در بخیتاری
بهکا: عروس در پهلوی و نام دختران ، پازندبهک یا بهترین و بهیک یا بهی عروس در بختیاری و"هوو" که همان معنی عروس را می دهد نام دختر اردشیر دوم بوده و یونانی آن "اخا" که ریشه فارسی کهن داد .

منبع: فرزندان بختیاری

 

 

 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.